یه شعر زیبا برای آریای عزیزم
حالا که اینها را مینویسم یک سال بزرگتر شده ای این را از دستهایت فهمیده ام، صبحها که به مدرسه میرویم. این را از گفتگوهای هر روزه مان فهمیده ام. تو با هزا ... ر سوالِ عجیب ، من با هزار جوابِ عجیب تر این را از دویدنت فهمیدهام ، روزهایی که کم میآورم برای رسیدن بهِ رویای قشنگِ کودکی هات خوشبختی همین است که از منظومه ی شمسی شروع میکنیم و به اینکه بچه از کجا میآید میرسیم. خوشبختی همین است که ناخن کوچک پایت را کوتاه میکنم و تو طوری نگاهم میکنی، انگار به ماهر ترین پزشک دنیا. همین که شب به شب در آغوش...
نویسنده :
نرگس و جواد
11:45